‏نمایش پست‌ها با برچسب سیاست. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب سیاست. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۳ فروردین ۲۱, سه‌شنبه

ساختار حقوقی فعلا روزنه‌ای ندارد









➖️اول

دوستانی که من را میشناسند میدانند که من همواره از سیاست صندوق رای دفاع کردم. صندوق رای حقیست که برای کسب آن مبارزه زیادی صورت گرفته و آزادیخواهان زیادی پای آن خون داده اند.  

اما صندوق رای و تمام هر آنچیز دیگری که وجود دارد مانند توسعه، اقتصاد، امنیت و غیره، همه فرعی بر اصل آزادی هستند. هیچ چیز مهمتر از آزادی نیست. به عنوان مثال امنیت با آن همه جار و جنجالش، وقتی معنا پیدا میکند که تضمین کننده آزادی باشد. 
وضعیت ما و صندوق رای از نظر من در دو سطح قابل شرح است. 
صندوق رای در سطحی فرایندِ تایید کننده آزادی است. این مدل وقتی رخ میدهد که تمام فرایندهای دموکراسی مانند جامعه مدنی، گردش آزاد اطلاعات و... تحقق یافته اند و آنوقت صندوق رای مهر تایید یک سیستم سیاسی می شود.
و در سطحی تقلیل یافته، صندوق رای زمین بازی برای بازماندگان از قدرت، جهت اعمال قدرتی هر چند محدود بر صاحبان قدرت محسوب می شود.
این مرحله اخیر در سالهای بعد از اصلاحات هفتاد و شش اصلی ترین استراتژی برای ایستادن در برابر نهاد قدرت بود و در این زمینه نمیتوان توفیقات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سالهای هفتاد و شش تا هشتاد که با همین استراتژی کسب شد را نادیده گرفت.
اما بعد از تکرار این استراتژی در سال نود و دو، با امید عقب راندن حاکمیت و بعد شکست آن به واسطه راهبرد اشتباه نرمال نمایی( و نه نرمالیزاسیون) در دولت روحانی و تبعات بعدی این شکست و گسترش زمین بازی حاکمیت در زیست روزمره بی قدرتان و بحران های نیمه دوم دهه نود، به نظر میرسد استراتژی صندوق رای به مثابه مبارزه دیگر پاسخگوی وضعیت بحران سیاسی کنونی نیست.

➖️دوم
 استراتژی صندوق رای به مثابه مبارزه سیاسی یک دال اصلی دارد و آن بهره بردن از ساختار حقوقی نظام سیاسی علیه نظام سیاسی است. در توضیح اینکه در نظام های سیاسی اینچنینی که تنه به تمامیتخواهی میزنند، ساختار حقوقی و ساختار حقیقی نظام سیاسی در مراحلی که سرنوشت نظام سیاسی در داخل دچار پیچیدگی می شوند از هم فاصله میگیرند و ساختار حقیقی ساختار حقوقی را به نفع خودش مصادره میکند تا سرنوشت لحظه حساس را بسازد. این فاصله گذاری و بر هم خودن نظم حقوقی نتایجی از جمله آشوب فضای سیاسی و به چالش کشیده شدن واقعیات حکمرانی مانند اقتصاد و مواجهه با نظم بین الملل را به همراه می آورد. در این لحظه پر فشار و پس از از سر گذراندن بحران های سرنوشت ساز، ساختار حقیقی تصمیم میگیرد خود را با واقعیات حکمرانی تطبیق دهد و اولین نتیجه این رویکرد آزاد سازی فضای سیاسی است. این دوران بازگشایی فضای سیاسی موقعیتی است که ساختار حقیقی و حقوقی نزدیکترین فاصله را با هم دارند و این امکان فراهم می شود که نیروهای تحول خواه درون سیستمی با بهره گیری از مکانیسم های حقوقی نظام سیاسی مانند صندوق رای به کنشهایی جهت عقب راندن حکومت و محدود کردنش در چارچوب های حقوقی اقدام کنند. توفیقات این دوران اگر در ادامه تغییرات در نظم حقوقی را به پیوست داشته باشد، ماندگار می شود و اینگونه هدف محدود کردن ساختار حقیقی در چاچوب های ساختار حقوقی تحقق می یابد.

➖️سوم
بزرگترین لحظه حساس و سرنوشت ساز نظام سیاسی در ایران چه در بعد معاصر و اکنونی و چه در بُعد تاریخی و حتی اسطوره ای، لحظه جانشینی است. این لحظه یکی از تکرار شونده ترین و متداوم ترین سنت های سیاسی ایران است. اگر از چرایی پایستگی این سنت بگذریم، کیفیت این سنت همواره خونین و پر از چالش اجتماعی و سیاسی بوده. 
در این وضعیت نیروهای تصمیم ساز نهاد قدرت ساختار حقوقی را از کار می اندازند و از چرخه نظام سیاسی کنار می گذارند. در این لحظه قدرت سیاسی در جایی خارج از ساختار حقوقی در جریان است. از این رو با اتکا به چارچوب های حقوقی نمیتوان وارد زمین بازی قدرت شد. 
از طرفی به نظر می رسد در این دوران پیش کشیدن نظام حقوقی برای ورود به بازی قدرت نه تنها ثمراتی ندارد که بی اعتباری قانون و پیوست های اجتماعی آن می شود. 

➖️چهارم
 بخشی از نیروهای تحولخواه تلاش میکنند در داخل نظم موجود به بازی سیاسی اقدام کنند. باید بپذیریم وجود نیروهای تحول خواه و گفتمان تحولخواهی خود محصول دوران نزدیکی ساختار حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی است. از این رو تنها راه کسب قدرت برای این گروه از طریق توسل به ساختار حقوقی و صندوق رای امکان پذیر است. با این تحلیل به نظر می رسد که اکنون که زمانه حساس جانشینی است و تمام اکت قدرت حول محور این بزرگترین مسئله نظام سیاسی و حساس ترین مسئله تاریخ سیاسی ایران می گردد، جایی برای راه یابی به قدرت از طریق کنش مبتنی بر نظام حقوقی وجود ندارد و کنش های مشوق بازگشت به صندوق رای به بی اعتباری بیشتر این کنش مهم در تاریخ ایران ختم خواهد شد.

➖️پنجم 
از این رو و در حال حاضر و تا بعدی که امکانی برای کنش حقوقی سیاسی، صندوق رای را فاقد هر گونه کنش اجتماعی ارزیابی میکنم. صندوق رای یک پدیدار است که به تجربه فرد در ارتباط با آن معنا می بخشد و مواجهه با آن یک تجربه فردی را ترسیم میکند. با این تحلیل من هیچ گونه توصیه ای برای رای دادن و ندادن به دیگران نمیدهم اما از منظر شخصی و تا اطلاع ثانوی، من منتقد روزنه گشایی به مثابه اکت درون ساختاری و مبتنی بر نظام حقوقی که خصوصا در سیاست به مثابه صندوق رای تجلی پیدا میکند، هستم.
من برای حفظ مهمی به نام صندوق رای و آرای مردم و مقابله با از بین رفتن ارزش حقوقی و معنایی حق رای تا زمان امکان پذیری کنش در چارچوب حقوقی، رای نمیدهم.


*****
 🔹️پیش نوشت: نام تصویر «تمثیل کوران» اثر پیتر بروگل است و تمثیلی از انجیل متی را به تصویر میکشد که «اگر کوری کور دیگر را هدایت کند، هر دو به مغاک در خواهند افتاد.»

۱۴۰۳ فروردین ۱۴, سه‌شنبه

ساز ناکوک روشنفکری

 

➖️ اول.

دیشب موسیقی نوازی خیابانی با ویولون خود در میدان هفت حوض تهران شروع به نواختن آثار کلاسیک کرد. کم کم مردم جمع شدند و میشد لذت بردن را در چهره هاشان دید. نوازنده میدانست چطور خوب شنیدن را به مخاطبانش عرضه کند.

➖️دوم.

پارسال برای اولین بار سر کلاس جامعه شناسی نشستم نیمه اول را با دکتر کاظمی و نیمه دوم را با استاد اباذری. این دو زمان جز معدود حال خوب کن هايم در خارج از خانه بودند. مخصوصا کلاس استاد اباذری.

این تصویر شب آخر کلاس دکتر کاظمیست که تا دیروقت صرف پرسش و پاسخ شد. هنوز جانی در جنبش #زن_زندگی_آزادی بود و سوالاتی درباره آینده از دکتر کاظمی شد.

➖️سوم. 

اینجا نقدی را به دکتر و جریان روشنفکری ایران در جمع مطرح کردم. اینکه بزرگترن و مهمترین مسئولیت روشنفکران در جهان معاصر پسا جنگ، همواره هشدار به شکل گیری فاشیسم و تذکر و جدال با توتالیتاریسم بوده. دو رویکردی که در اندیشه و کار روشنفکران ایرانی فراموش شد. من بخش عمده ای از این فراموشی را به گردن جریان رسانه ای جناب آقای قوچانی می‌اندازم.

در این سال‌ها تنها یوسف اباذری بود که سخت و پر از چالش در نقدی تند و تیز در سخنرانی پاشایی نسبت به شکل گیری فاشیسم تذکر داد و گویا پیامبر گونه امروز را پیش بینی کرده بود. 

آن سالها همه به مذاکرات هسته ای امیدوار بودند و فقط کمی بیش از یک سال از استقرار دولت روحانی گذشته بود. گروهی در اندیشه بازیابی آنچه بودند که در سوم تیرماه ۱۳۸۴ از دست رفته بود و گروهی دگیر به دنبال احیای کارآمدی حکومت بودند. در میانه آن خوشی، نقد اباذری پرچم عزای بی خود و بی جهت بود برای همین هم تمام حاضران تیم برندگان شادمان، از محمد رضا جلایی پور تا محمد فاضلی، اباذری را یا نقد یا تحلیل کردند تا آنجا پیش رفتند که روزنامه نگارانی مانند یزدانی خرم از جهان نو گفتند که اباذری در برابر امر نو می ایستد و به آن آگاه نیست. اندیشه پویا برایش ویژه نامه منتشر کرد و تیم قوچانی و بعدها نشریاتی مانند قلم یار و فرهنگ امروز که همه یک منشا دارند، اباذری را نقد کردند.

➖️چهارم.

اما کمتر از یک دهه طول کشید تا معلوم شود که اباذری بی‌راه نگفته.

ما امروز بر یک بند لرزان راه می‌رویم که یک ورش توتالیتاریسم است و ور دیگرش فاشیسم. دو صفحه دستگاه پرسی که استخوان‌های جنبشی اجتماعی که می‌رفت سرنوشت نیمی از انسان‌های این مملکت را تغییر دهد، در فشار خود خرد کردند.

حالا امروز رهبران اپوزیسیون، خارج نشین‌هایی هستند که حتی اگر رژیم مطلوبشان هم سرکار بیاید، احمدشاه وار میل حضور در این کشتی در حال سقوط را ندارند و تئوریسین‌های حاکم هم از بهشتی و مطهری به رائفی‌پور و ثابتی سقوط کرده که نه رمبیده  و آوار شده‌اند.

در میانه این ابتذال، گروهی از روشنفکران همچنان رو به سوی حاکمان حرف می‌زنند تا شاید در میانه ثبت تاریخی گفته‌هاشان، گوش شنوایی برای خلق توتالیتاریسم کارامد بیابند چرا که "کارآمدی و رفاه و از آن مهمتر توسعه مهمتر از آزادی است" و گروهی دیگر لب بر تذکر به راهی که جامعه به سمت فاشیسم می‌رود بسته‌اند و امور را با فانتزی سامان می‌دهند.

این وضع خوش‌بینی را از نوشتار می‌گیرد اما در نهایت باز تسلیم یک دوگانه می شویم که این بند یا پاره می‌شود یا روشنفکران ایرانی در زمانه‌ای که روشنفکری توسط راستگرایان یک فحش با کلاس برای حذف رقبا محسوب می‌شود، با خلق فضا و پرداخت هزینه، این بند را به پلی برای عبور تبدیل می‌کنند.

گاهی از آسمان میمون می‌بارد

یک هفته و سه روزه که داریم تعمیرات می‌کنیم. تقریبا همه جام خراب شده. خانه‌مان، ماشینمان، خانواده‌ام، کارم، جسمم، روحم، روانم.......